زمینه و هدف: پیچیدگی رقابت در دنیای امروزی، بهرهگیری از روشهای نوین و تعاملی یادگیری و یاددهی را الزامی نموده است. هدف این پژوهش، بررسی اثرات تعامل بین یادگیرندگی و یاد دهندگی در سازمانهاست. همچنین برای یادگیرنده بودن کدام یک از مؤلفههای سازمان یاد دهنده و برای یاد دهنده بودن کدام یک از مؤلفههای سازمان یادگیرنده تأثیر بیشتری دارند.روششناسی: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش، پژوهشی اکتشافی است. برای گردآوری دادهها از ابزار پرسشنامه و برای تحلیل آنها از روش مدلسازی ساختاری تفسیری استفاده شد. تعداد نمونه پژوهش شامل 8 نفر از خبرگان دانشگاهی بودند که به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند.یافتهها: طبق ماتریس قدرت نفوذ وابستگی، مؤلفه قاطعیت در تصمیمگیری در منطقه خودمختار، آرمان مشترک و ارزشها در منطقه مستقل، نگرش سیستمی و ایدهها در منطقه وابسته و مؤلفههای دیدگاه قابل یاددهی، یادگیری تیمی، انرژی هیجانی، مدلهای ذهنی، قابلیت فردی در منطقه پیوندی قرار گرفتند. مؤلفههای سازمان یاد دهنده شامل ارزشها، ایدهها، دیدگاه قابل یاددهی و انرژی هیجانی به ترتیب بیشترین تأثیر را بر یادگیرندگی داشتند و در بین مؤلفههای یادگیرنده به ترتیب آرمان مشترک، نگرش سیستمی، یادگیری تیمی، مدلهای ذهنی و قابلیت فردی دارای بیشترین تأثیر بر یاد دهندگی بودند.نتیجهگیری: در تعامل بین یاد دهندگی و یادگیرندگی، همه مؤلفههای سازمان یادگیرنده و یاد دهنده به جز مؤلفه قاطعیت در تصمیمگیری تأثیر داشتند. توجه به مؤلفه ارزشها و ایدهها، آرمان مشترک و نگرش سیستمی باعث بیشترین تأثیر بر یاد دهندگی و یادگیرندگی در محیط دانشگاهی میشود.