دانشگاه هوایی شهید ستاری- دانشکده مدیریتمدیریت نوآوری در سازمان های دفاعی2676-71123120200320Strategies for Commercializing Military Technologies; from Dual-use Technology to Ecosystem Developmentراهبردهای تجاریسازی فناوریهای نظامی؛ از فناوری دوکاربردی تا توسعه زیست بوم نوآوری12810578410.22034/qjimdo.2020.199418.1184FAیاسر قاسمی نژاداستادیار دانشکده مدیریت و برنامهریزی، دانشگاه جامع امام حسین (ع)، تهران، ایرانمحمدصادق برادراندکترای کارآفرینی فناورانه دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران،تهران، ایرانJournal Article20190830Today, there are a wide variety of activities to commercialize military technology to increase competitiveness, reduce development cycle time, seize opportunities, and minimize costs. The purpose of this paper is to analyze and present a framework for military technology commercialization strategies. This research has collected and transcribed 39 academic papers indexed in the Scopus database between 2000 and 2019 using systematic review methodology. The findings show that military technology commercialization strategies fall into four categories: development of national infrastructure (such as reform of the intellectual property system in the military industry), development of the commercialization ecosystem (such as interaction with startups and innovators), the development of dual-use technology (focusing on the early stages of technology development and its common aspects), and the technology transfer (focusing on technology spinoffs and technology brokers). The four strategies presented in this paper can transform the commercialization of military technology. Accordingly, practical and theoretical suggestions are presented.<strong>زمینه و هدف:</strong> امروزه اقدامات متنوعی جهت تجاریسازی فناوریهای نظامی در کشورهای مختلف جهان انجام میشود. بر این اساس، این مقاله به واکاوی و ارائه چارچوبی از راهبردهای تجاریسازی فناوری نظامی میپردازد.
<strong>روششناسی:</strong> با توجه به قابلیت مرور نظاممند در انسجامبخشی به حوزههایی با ادبیات متنوع و گسترده، این پژوهش با اتخاذ این روششناسی به گردآوری و فراترکیب 39 مقاله آکادمیک نمایه شده در پایگاه اسکوپوس بین سالهای 2000 تا 2019 پرداخت.
<strong>یافتهها:</strong> راهبردهای تجاریسازی فناوری نظامی در چهار دسته توسعه زیرساختهای ملی (همچون اصلاح نظام مالکیت فکری در صنایع نظامی)، توسعه زیستبوم نوآوری (مانند تعامل صنایع نظامی با شرکتهای نوپا و نوآور)، توسعه فناوری دوکاربردی (با تمرکز بر مراحل ابتدایی توسعه فناوری) و توسعه انتقال فناوری (با تأکید بر شرکتهای زایشی فناورانه و واسطهگران فناوری) طبقهبندی شدند.
<strong>نتیجهگیری:</strong> راهبردهای چهارگانه در سه سطح ملی، صنعت و بنگاه میتواند باعث تحول در تجاریسازی فناوریهای نظامی گردد. همچنین، بر راهبرد توسعه فناوریهای دوکاربردی از منظر گستره کاربرد و راهبرد توسعه زیستبوم نوآوری از منظر تحولات جدید این عرصه تأکید شده است.دانشگاه هوایی شهید ستاری- دانشکده مدیریتمدیریت نوآوری در سازمان های دفاعی2676-71123120200320Increasing innovation and financial performance of international companies active in developing countries by overcoming institutional voidsشناسایی نوآوریهای استراتژیک شرکتهای بینالمللی برای غلبه بر خلاءهای نهادی در کشورهای در حال توسعه295610578510.22034/qjimdo.2020.105785FAفاطمه عسکریدانشجوی دکتری کارآفرینی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد قزوین، قزوین، ایرانکمال سخدریدانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران، تهران، ایرانحسن اسماعیل پوراستادیار، دانشکده مدیریت، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز، تهران، ایرانJournal Article20190318Financial and innovation performance are important issues for all companies, but achieving high performance in markets with underdeveloped institutions is a big challenge. One of the issues in emerging markets is the lack of developed institutions supporting market activities, which is referred to as institutional void. Therefore, companies need to identify appropriate strategies to respond to these voids in different parts of the market to increase their innovation and financial performance. For this purpose, we are seeking to provide a model of better performance in developing countries. In this research, by applying qualitative approach and using a template-based case study, 13 active companies in Iran were studied in a semi-structured way. The findings show that firms use diverse strategies to enhance their performance in the contexts with institutional voids. These results provide valuable insights for international business scholars and managers and firms seeking to increase their performance in developing countries.<strong>زمینه و هدف:</strong> فقدان یا کمبود توسعه نهادهای فعال و پشتیبان فعالیتهای بازار یکی از مسائل بازارهای نوظهور است که از آنها به عنوان خلأهای نهادی یاد میشود. شرکتها برای افزایش عملکرد مالی خود نیازمند مدیریت این خلأها از طریق شناسایی نوآوریهای استراتژیک هستند. بر این اساس، در پژوهش حاضر استراتژیهای شرکتهای بینالمللی در بازار در حال توسعه ایران شناسایی میشوند.
<strong>روششناسی:</strong> در این پژوهش با رویکردی کیفی و اکتشافی و با استفاده از روش مطالعهی موردی از نوع طرح پژوهش قالبی، 13 مورد از شرکتهای بینالمللی فعال در ایران مورد مطالعه عمیقِ نیمهساختاریافته قرار گرفت.
<strong>یافتهها:</strong> نتایج تحلیل دادهها نشان داد که شرکتها از استراتژیهای ارتباطی، استقراض نهادی، جانشینی/درونیسازی و سیگنالدهی برای غلبه بر خلأهای نهادی استفاده میکنند. همچنین، شرکتهای بینالمللی فعال در کشورهای در حال توسعه میتوانند عملکرد نوآوری مالی خود را از طریق سیگنالدهی متعهد بودن به الزامات و منافع کشور هدف، ایجاد ارتباط با ذینفعان کلیدی، استفاده از نهادهای سایر کشورها و اقدام جمعی یا مشترک برای رفع خلأهای نهادی بازار افزایش دهند.
<strong>نتیجهگیری:</strong> این نتایج بینشهای ارزشمندی را برای محققین کارآفرینی بینالملل، مدیران و شرکتهایی ایجاد مینماید که درصدد افزایش فعالیتهای خود در کشورهای در حال توسعه هستند. شرکتهای فعال در بازارهای در حال توسعه به واسطه استفاده از استراتژیهای مدیریت خلاءهای نهادی میتوانند جهتگیری استراتژیک خود را با توجه به بافت این بازارها تغییر داده و عملکرد خود را بهبود بخشند.دانشگاه هوایی شهید ستاری- دانشکده مدیریتمدیریت نوآوری در سازمان های دفاعی2676-71123120200320Enhancing Business Performance through HRM Practices and Human Capital: the Mediating Role of Innovation Ambidexterityارتقای عملکرد کسبوکار از طریق اقدامات مدیریت منابع انسانی و سرمایه انسانی: نقش میانجی دوسوتوانی نوآوری578610608110.22034/qjimdo.2020.194731.1161FAمحمدجواد نائیجیاستادیار، گروه بازرگانی، دانشکده مدیریت و حسابداری دانشگاه شهیدبهشتی، تهران، ایرانمحمد خدابخشیاستادیار، گروه بازرگانی، دانشکده مدیریت و حسابداری دانشگاه شهیدبهشتی، تهران، ایرانسیما محمد بیگیکارشناس ارشد کارآفرینی، دانشکده مدیریت و حسابداری دانشگاه شهیدبهشتی، تهران، ایرانJournal Article20190907Purpose: Considering the critical role of human resource in performance, the purpose of this research is identifying the effects of human resource practices and human capital on performance of international transportation companies and mediating variable of innovation ambidexterity. <br /> Methodology: Statistical population was included international transportation companies and using Cochran method, 55 companies were selected. The survey questionnaires were sent to top managers of these companies. The reliability of the measurement model has been established by examining the composite reliability and cronbach’s alpha and validity was assessed by convergent and discriminant validity. Data were examined using Smart-PLS and IBM SPSS.<br /> Findings: The results showed that HRM practices and human capital effect on business performance. Also, innovation ambidexterity will mediate the impact of human resource practices and human capital on business performance.<br /> Conclusions: It seems that one of the requirements for the development and improvement of transportation company’s performance is to focus on specialized knowledge of the staff and applying this knowledge to develop innovation. It is suggested to companies to allocate balanced proportions of resources to new exploration projects and new exploitation projects.<strong>زمینه و هدف:</strong> با توجه به نقش حیاتی منابع انسانی در ارتقای عملکرد کسبوکار، در این پژوهش به مطالعه تأثیر اقدامات مدیریت منابع انسانی و سرمایه انسانی بر عملکرد شرکتهای حملونقل بینالمللی با در نظر گرفتن نقش میانجی دوسوتوانی نوآوری پرداخته میشود.
<strong>روششناسی:</strong> پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری دادهها، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل شرکتهای حملونقل بینالمللی بود که بر اساس فرمول کوکران تعداد 55 شرکت به عنوان نمونه انتخاب و پرسشنامههای تحقیق میان مدیران ارشد این شرکتها توزیع شد. برای آزمودن پایایی از آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی و برای بررسی روایی از رواییهای همگرا و واگرا استفاده شد. تحلیل دادهها بر اساس مدلسازی معادلات ساختاری و آزمون بوت استراپ و با استفاده از نرمافزارهای اسپیاساس و اسمارت پیالاس انجام شده است.
<strong>یافتهها: </strong>نتایج آزمون فرضیهها نشان داد که سرمایه انسانی و اقدامات مدیریت منابع انسانی بر عملکرد کسبوکار تأثیر معناداری دارند. همچنین دوسوتوانی نوآوری در تأثیر اقدامات منابع انسانی و سرمایه انسانی بر عملکرد کسبوکار نقش میانجی دارد.
<strong>نتیجهگیری:</strong> تمرکز بر دانش تخصصی کارکنان و استفاده از این دانش در مسیر توسعه نوآوری یکی از الزامات بهبود عملکرد شرکتهای حملونقل بینالمللی است. از اینرو، شرکتها باید منابع را به صورت متعادل به هر دو نوع پروژههای کشف و بهرهبرداری از نوآوری تخصیص دهند.دانشگاه هوایی شهید ستاری- دانشکده مدیریتمدیریت نوآوری در سازمان های دفاعی2676-71123120200320Structural Analysis of the National Innovation Ecosystem: Utilizing Global Data for Iranian Policy Makingتحلیل ساختاری اکوسیستم ملی نوآوری: بهره برداری از داده های جهانی برای سیاست گذاری ایرانی8711810708610.22034/qjimdo.2020.207905.1221FAیعقوب انتظاریدانشیار، مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی، تهران، ایرانحسن محجوباستادیار، دانشگاه علوم و فنون هوایی شهید ستاری، تهران، ایرانJournal Article20191115The purpose of this paper is to provide a model for analyzing the structural relationship between the components of the national innovation ecosystem. For this purpose, cross-sectional data from 137 countries, structural equation modeling technique with partial least squares method and PLS software have been used. Hence, it is a quantitative applied research conducted with a descriptive (correlation) approach. Experimental analysis shows that the diverse components of the innovation ecosystem play an essential role in fostering innovation. Information technology, university education, academic research, and innovative interactions are key components of the national innovation ecosystem. The quantity, quality and capacity of these components determine the degree of creativity, productivity, dynamics and agility level of the innovation ecosystem. The quantity and quality of entrepreneurship, the amount of access to finance, the quantity and quality of physical infrastructure, and the amount of financial and physical investment provided by entrepreneurs, government and firms help foster, grow and expand innovation. This component, in addition to generating knowledge within the ecosystem and absorbing knowledge from the outside, helps to commercialize new knowledge. The diffusion and dissemination of knowledge in ecosystems and ecological sustainability are key outputs of the national innovation ecosystem. Based on these results, the paper proposes six strategies for building a national innovation ecosystem in Iran.<strong>زمینه و هدف:</strong> الگوهای سیستم ملی نوآوری عمدتاً به زیستبوم نوآوری بیتوجه هستند. از این رو نمیتوانند چرایی رونق یا کسادی نوآوری در بین کشورها را بهخوبی تبیین کنند. این مقاله به تبیین نقش زیستبوم نوآوری در رونق و کسادی نوآوری در چارچوب الگوی اکوسیستم ملی نوآوری میپردازد.
<strong>روششناسی:</strong> این پژوهش از نظر نوع استفاده، کاربردی و از نظر هدف، پژوهشی توصیفی است که در آن از دادههای پنل کشوری (دادههای 137 کشور جهان در سه سال متوالی)، تکنیک مدلسازی معادلات ساختاری و نرم افزار اسمارت پی آل اس استفاده شد.
<strong>یافتهها:</strong> تحلیلهای تجربی نشان داد که مؤلفههای متنوع زیستبوم نوآوری در پرورش و رونق نوآوری نقشی اساسی دارند. فناوری اطلاعات، آموزش دانشگاهی، پژوهش دانشگاهی و تعاملات نوآورانه مؤلفههای پایه اکوسیستم ملی نوآوری هستند. کمیت، کیفیت و ظرفیت این مؤلفهها، میزان خلاقیت، ظرفیت باروی، میزان پویایی و سطح چالاکی اکوسیستم ملی نوآوری را تعیین میکنند. کمیت و کیفیت کارآفرینی، میزان دسترسی به اعتبارات مالی، کمیت و کیفیت زیرساختهای فیزیکی و میزان سرمایهگذاریهای مالی و فیزیکی توسط کارآفرینان، دولت و بنگاهها به پرورش، رونق و گسترش نوآوری کمک میکنند. این مؤلفهها علاوه بر تولید دانش در داخل زیستبوم و جذب دانش از خارج زیست بوم، به تجاریسازی دانش جدید کمک میکنند. نفوذ و اشاعه دانش در زیستبوم و پایداری اکولوژیک از پیامدهای اصلی اکوسیستم ملی نوآوری هستند.
<strong>نتیجهگیری:</strong> دولت برای پرورش اکوسیستم ملی نوآوری در ایران و رونق بخشیدن به میزان خلاقیت و نوآوری ابتدا باید مؤلفههای زیستبوم نوآوری (مانند محیط یادگیری، سیاسی، حقوقی و کسب و کار) را اصلاح کند.دانشگاه هوایی شهید ستاری- دانشکده مدیریتمدیریت نوآوری در سازمان های دفاعی2676-71123120200320Introducing a Model of Value Co-Creation with Customers in the Tourism Industryارائه الگوی هم آفرینی ارزش با مشتری در صنعت گردشگری11914610722710.22034/qjimdo.2020.210870.1242FAسلمان جواشی جدیددانشجوی دکتری مدیریت، دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن، رودهن، ایرانفریز طاهری کیاگروه مدیریت، دانشکده مدیریت دانشگاه آزاد اسلامی واحد فیروزکوه، فیروزکوه، ایران.سید مهدی جلالیگروه مدیریت، دانشکده مدیریت دانشگاه آزاد اسلامی واحد فیروزکوه، فیروزکوه، ایران.بیتا تبریزیاناستادیار دانشکده علوم تربیتی و مشاوره (مدیریت و حسابداری)، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد رودهن، رودهن، ایران.Journal Article20191217Background and Purpose: Value co-creation is a new form of business strategy that emphasizes continuous creation and recognition of the shared values of organizations and their customers. This strategy is the result of effective interaction between them. The purpose of this study is to present a comprehensive and native model of this new phenomenon in the tourism industry of Iran.<br /> Methodology: This study is an applied and descriptive research which was done qualititatively by grounded theory. The participants of this study consists of 15 tourism experts who were selected by purposefully and judgmentally using snowball method. Data were collected through semi-structured and in-depth interviews.<br /> Results: After performing three coding steps on the data collected, a paradigmatic model of the strategy has been produced through grounded theory. This model consists of some causes and antecedents, organizational and national contextual factors, facilitating and limiting intervening factors, organizational and national developing strategies, and finally organizational and national consequences of developing of this strategy. <br /> Conclusion: Implementing value co-creation strategy in tourism industry of Iran can make more effective utilizing of customers' abilities and capabilities to achieve competitive advantage, enhance organizational brand and achieve its constructive economic, cultural, social, political and environmental consequences.<strong>زمینه و هدف:</strong> همآفرینی ارزش شکل جدیدی از استراتژی کسب و کار است که بر ایجاد و تشخیص مستمر ارزشهای مشترک سازمانها و مشتریانشان تأکید دارد و حاصل تعامل مؤثر میان آنها به شمار میرود. هدف از این پژوهش ارائۀ الگویی جامع از این پدیده نوین در صنعت گردشگری است.
<strong>روششناسی:</strong> پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، پژوهشی توصیفی ـ پیمایشی است که با روش نظریهپردازی دادهبنیاد انجام شد. مشارکتکنندگان این پژوهش شامل 15 نفر از خبرگان حوزه گردشگری بود که به صورت غیراحتمالی و با استفاده از روش گلوله برفی انتخاب شدند. گردآوری دادهها با مصاحبههای نیمهساختاریافته و عمیق انجام شد.
<strong>یافتهها:</strong> پس از انجام سه مرحله کدگذاری، علل و پیشایندهای شکلگیری همآفرینی ارزش با مشتری، عوامل زمینهای سازمانی و ملی، عوامل مداخلهگر تسهیلگر و محدودکننده، راهبردهای سازمانی و ملی توسعهدهنده و در نهایت پیامدهای سازمانی و ملی توسعه این پدیده در قالب الگوی پارادایمی نظریهپردازی دادهبنیاد شناسایی شد.
<strong>نتیجهگیری:</strong> پیادهسازی فرآیند همآفرینی ارزش با مشتری در صنعت گردشگری میتواند به بهرهبرداری مؤثرتر از ظرفیتها و توانمندیهای مشتریان برای دستیابی به مزیت رقابتی، ارتقای برند سازمانی و دستیابی به پیامدهای مثبت اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و زیست محیطی یاری رساند.دانشگاه هوایی شهید ستاری- دانشکده مدیریتمدیریت نوآوری در سازمان های دفاعی2676-71123120200320Knowledge development of knowledge workers based on knowledge management approachتوسعه ابعاد بالندگی منابع انسانی دانشی مراکز مطالعاتی و تحقیقاتی آجا مبتنی بر رویکرد مدیریت دانش14717210803010.22034/qjimdo.2020.208861.1225FAمحسن زراعتیدانشجوی دکتری مدیریت آموزش عالی دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایرانمحمود ابوالقاسمیدانشیار مدیریت آموزش، دانشگاه شهید بهشتی، دانشکده علوم تربتی و روانشناسی، تهران، ایراناباصلت خراسانیدانشیار مدیریت آموزش عالی، دانشگاه شهید بهشتی، دانشکده علوم تربتی و روانشناسی، تهران، ایرانمهدی خیراندیشدانشیار مدیریت دولتی، دانشگاه علوم و فنون هوایی شهید ستاری، دانشکده مدیریت، تهران، ایران0000-0001-6815-3255Journal Article20191115Background and Aim: In the age of knowledge and information, coupled with increasing environmental changes, organizations are inevitably attracting and expanding knowledge-based human resources. In this respect, the defense organizations of the country should also strive for the development of knowledge workers in order to maintain and develop their deterrence power. The purpose of this qualitative study is to present a model of knowledge human resource development based on the knowledge management approach in AJA study and research centers.<br /> Methodology: Based on the purpose of the study, a qualitative approach and a content analysis research method were used. The statistical population of the study consisted of academics and executives in the field of defense, with 15 of them conducting semi-structured interviews with theoretical saturation logic and snowball method.<br /> Results: The results of data analysis showed that the model of knowledge staff development model based on the knowledge management system approach consisted of three dimensions of individual development (including four components and 19 indicators), professional development (including four components and 21 indicators) and educational and research development ( Includes two components and 17 indicators).<br /> Conclusion: The knowledge staff development model based on the knowledge management system approach can assist the managers of AJA research centers in providing human resources development capabilities and utilizing the knowledge management system capabilities in the private sector.زمینه و هدف: در عصر دانش و اطلاعات، همراه با تغییرات روزافزون و پرشتاب محیطی، سازمانها ناگزیر از جذب و توسعه منابع انسانی دانش محور هستند. از این حیث، سازمانهای دفاعی کشور نیز برای حفظ و توسعه قدرت بازدارندگی خود باید در جهت بالندگی کارکنان دانشی تلاش نمایند. هدف این پژوهش کیفی ارائه الگوی توسعه منابع انسانی دانشی مبتنی بر رویکرد مدیریت دانش در مراکز مطالعاتی و تحقیقاتی آجا است.<br /> روششناسی: بر اساس هدف پژوهش از رویکرد کیفی و روش تحقیق تحلیل محتوا استفاده شد. جامعة آماری پژوهش شامل خبرگان دانشگاهی و اجرایی در بخش دفاعی بود که با 15 تن از آنان با منطق اشباع نظری و روش گلولهبرفی مصاحبه های نیمه ساختار یافته انجام گرفت. <br /> یافتهها: نتایج تحلیل دادهها نشان داد که الگوی الگوی بالندگی کارکنان دانشی مبتنی بر رویکرد سیستم مدیریت دانش شامل سه بعد بالندگی فردی(شامل چهار مولفه و 19 شاخص)، بالندگی حرفه ای(شامل چهار مولفه و 21 شاخص) و بالندگی آموزشی و پژوهشی( شامل دو مولفه و 17 شاخص) است. <br /> نتیجهگیری: الگوی بالندگی کارکنان دانشی مبتنی بر رویکرد سیستم مدیریت دانش میتواند به مدیران مراکز مطالعاتی و تحقیقاتی آجا در جهت فراهم آوردن زمینههای بالندگی منابع انسانی و بهرهمندی از ظرفیتهای نظام مدیریت دانش در ایت خصوص یاری رساند.دانشگاه هوایی شهید ستاری- دانشکده مدیریتمدیریت نوآوری در سازمان های دفاعی2676-71123120200320Design of Safe Structures of Nahaja Fighter Planes With Passive Defense Approachطراحی سازههای امن هواپیماهای شکاری نهاجا با رویکرد پدافند غیرعامل17319015823310.22034/qjimdo.2022.343682.1504FAعباس روزبهانیدانشجوی دکترای مدیریت دفاعی دانشگاه فرماندهی و ستاد آجا، تهران، ایران. حسین شکوهیدانشیار، دکترای تخصصی مدیریت علوم دفاعی، دانشگاه عالی دفاع ملی، تهران، ایران. نیک بخش حبیبیدانشیار، دکترای تخصصی مدیریت علوم دفاعی، دانشگاه هوایی شهید ستاری، تهران، ایرانلطفعلی خرسندیدانشجوی دوره سوم دکترای مدیریت دفاعی دانشگاه فرماندهی و ستاد آجا، تهران، ایرانJournal Article20220522<strong>Background & Purpose:</strong> By using safe structures, it is possible to create a suitable level of protection for Nahaja fighter planes in future battles; To remain hidden and safe from the detection and damage of satellites and advanced weapons of the enemy. In this research, the factors affecting the design of the safe structures of Nahaja fighter planes with the approach of passive defense have been identified and explained.<br /><strong>Methodology:</strong> The purpose of the research is applied and mixed in nature and method. The data of the research was collected by field method, interview with experts and researcher made questionnaire. Qualitative data analysis was carried out in the form of Strauss and Corbin's school based on axial and selective coding and was presented in the form of a template. Finally, Smart PLS statistical software was used for structural equation modeling. The statistical population of the research included all employees with a master's degree or higher in a defense organization, using a purposive sampling method.<br /><strong>Findings:</strong> Based on data analysis, correct positioning, architectural principles and techniques, structural principles and techniques, and mechanical and electrical facilities are some of the factors influencing the design of safe structures for fighter jets with a passive defense approach.<br /><strong>Conclusion: </strong>Failure to take advantage of the effective factors on the design of the safe structures of fighter planes with a passive defense approach, in addition to the vulnerability of these places during the threat, leads to irreparable damages.<strong>زمینه و هدف:</strong> با بهرهگیری از سازههای امن میتوان سطح حفاظتی مناسبی برای هواپیماهای شکاری نهاجا در نبردهای آینده ایجاد نمود؛ بهنحویکه از شناسایی و آسیب ماهوارهها و تسلیحات پیشرفته دشمن مخفی و مصون بمانند. بر این اساس در این پژوهش به شناسایی و تبیین عوامل مؤثر بر طراحی سازههای امن هواپیماهای شکاری نهاجا با رویکرد پدافند غیرعامل پرداخته شده است.<br /><strong>روششناسی:</strong> این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش انجام آمیخته است. دادههای پژوهش بهروش میدانی و مصاحبه با خبرگان و پرسشنامه محققساخته جمعآوری گردیدند. تجزیهوتحلیل دادههای کیفی در قالب چارچوب استراوس و کوربین و بر اساس کدگذاری محوری و گزینشی انجام و به شکل الگو ارائه گردید. درنهایت از نرمافزار آماری اسمارت پیاِلاِس برای مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی کارکنان دارای مدرک تحصیلی کارشناسی ارشد و بالاتر در یک سازمان دفاعی بود و در آن از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد.<br /><strong>یافتهها:</strong> بر اساس تحلیل دادهها، مکانیابی صحیح، اصول و تکنیکهای معماری، اصول و تکنیکهای سازهای و تأسیسات مکانیکی و الکتریکی از عوامل مؤثر بر طراحی سازههای امن هواپیماهای شکاری نهاجا با رویکرد پدافند غیرعامل هستند.<br /><strong>نتیجهگیری:</strong> عدم بهرهگیری از عوامل مؤثر بر طراحی سازههای امن هواپیماهای شکاری نهاجا با رویکرد پدافند غیرعامل علاوه بر آسیبپذیری این اماکن در حین تهدید به بروز خسارات جبرانناپذیر منجر میشود.<br /><strong>زمینه و هدف:</strong> با بهرهگیری از سازههای امن میتوان سطح حفاظتی مناسبی برای هواپیماهای شکاری نهاجا در نبردهای آینده ایجاد نمود؛ بهنحویکه از شناسایی و آسیب ماهوارهها و تسلیحات پیشرفته دشمن مخفی و مصون بمانند. بر این اساس در این پژوهش به شناسایی و تبیین عوامل مؤثر بر طراحی سازههای امن هواپیماهای شکاری نهاجا با رویکرد پدافند غیرعامل پرداخته شده است.<br /><strong>روششناسی:</strong> این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش انجام آمیخته است. دادههای پژوهش بهروش میدانی و مصاحبه با خبرگان و پرسشنامه محققساخته جمعآوری گردیدند. تجزیهوتحلیل دادههای کیفی در قالب چارچوب استراوس و کوربین و بر اساس کدگذاری محوری و گزینشی انجام و به شکل الگو ارائه گردید. درنهایت از نرمافزار آماری اسمارت پیاِلاِس برای مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی کارکنان دارای مدرک تحصیلی کارشناسی ارشد و بالاتر در یک سازمان دفاعی بود و در آن از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد.<br /><strong>یافتهها:</strong> بر اساس تحلیل دادهها، مکانیابی صحیح، اصول و تکنیکهای معماری، اصول و تکنیکهای سازهای و تأسیسات مکانیکی و الکتریکی از عوامل مؤثر بر طراحی سازههای امن هواپیماهای شکاری نهاجا با رویکرد پدافند غیرعامل هستند.<br /><strong>نتیجهگیری:</strong> عدم بهرهگیری از عوامل مؤثر بر طراحی سازههای امن هواپیماهای شکاری نهاجا با رویکرد پدافند غیرعامل علاوه بر آسیبپذیری این اماکن در حین تهدید به بروز خسارات جبرانناپذیر منجر میشود.دانشگاه هوایی شهید ستاری- دانشکده مدیریتمدیریت نوآوری در سازمان های دفاعی2676-71123106210323Importance-Performance Matrix Analysis effective variables on strengthening the culture of integrity in one of the governmental organizationتحلیل اهمیت - عملکرد متغیرهای موثر بر تقویت فرهنگ درستکاری در یکی از سازمان های دولتی19121619127810.22034/qjimdo.2020.216337.1259FAحمید بیاتدانشجوی دکتری،تصمیم گیری وخط مشی گذاری عمومی ،دانشکده مدیریت وحسابداری ،دانشگاه آزاداسلامی ،قزوین، ایران.حبیب اله طاهرپور کلانتریاستادیار گروه مدیت دولتی، موسسه عالی آموزش وپژوهش مدیریت وبرنامهریزی، تهران. ایرانمحمد جواد کاملیدانشیار، گروه مدیریت، دانشگاه علوم انتظامی امین، تهران، ایران.Journal Article19700101Context/Purpose: The present study was conducted to identify the variables affecting the strengthening of the culture of honesty from the point of view of experts and to analyze their importance-performance in one of the government organizations in the country.
Methodology:This research is functional and was done by descriptive-exploratory method and by using of Delphitechnique. Data gathering tools was a questionnaire included 166 variables which were defined based on theoretical literature about culture of integrity. The statistical population of the research was scientific and experimental experts of the organization (n=26), who have been selected from senior executives by non-random sampling method.Data were analyzed using Shannon Entropy Technique and API Matrix.
Findings :In the entropy method,among all findicators"appraisal performance" was more important. Results showed 32 indicators were placed in the first, 37 indicators were placed in the second, 55 indicators were placed in the third and 39 indicators were placed in the fourth quarter of the IPA matrix. The most important indicators of the first quarter which are very important, but the organization's performance is weak in this area are: "performance evaluation" and "Leadership Commitment and Support from Integrity".
Conclusion: The establishment of a performance appraisal system on the basis of integrity and strict integrity of organization managers constitutes a strengthening of the integrity in the organization.<strong>زمینه و هدف:</strong> پژوهش حاضر به منظور شناسایی متغیرهای موثر بر تقویت فرهنگ درستکاری از نظر خبرگان و تحلیل اهمیت – عملکرد آنها در یکی از سازمانهای دولتی کشور انجام شده است.
<strong>روششناسی:</strong> این پژوهش از نوع کیفی، کاربردی و به روش توصیفی _ اکتشافی با استفاده از فن دلفی انجام شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته با 166 متغیر بر اساس ادبیات نظری حوزه فرهنگ درستکاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل 26 نفر از خبرگان علمی و تجربی یک سازمان دولتی بود که به روش نمونهگیری غیرتصادفی از بین مدیران ارشد و میانی انتخاب شدند. دادههای پژوهش با آزمون تیتک متغیره و تکنیک آنتروپی شانون و ماتریس آیپیاِی تجزیه و تحلیل شدند.
<strong>یافتهها:</strong> در روش آنتروپی، شاخص "ارزیابی عملکرد " در میان سایر شاخصها از اهمیت بالاتری برخوردار بود و نتایج ماتریس آیپیاِی نشان داد تعداد 32 شاخص در ربع اول، 37 شاخص ربع دوم، 55 شاخص ربع سوم و 40 شاخص در ربع چهارم ماتریس قرار دارند. عملکرد سازمان در مهمترین شاخصهای ربع اول که از اهمیت بالایی برخوردار بودند (شامل"ارزیابی عملکرد"و "تعهد و پشتیبانی رهبران برای درستکاری")، ضعیف بود.
<strong>نتیجهگیری:</strong> استقرار نظام ارزیابی عملکرد برمبنای درستکاری و تعهد و پشتیبانی جدی مدیران سازمان از درستکاری موجب تقویت فرهنگ درستکاری در سازمان میشود.